جرعه ای شعر و ادبیات



حتما بسیاری از شما هم شعر " پیش من دین ها ندارند اعتبار" را در فضای مجازی خوانده اید. این شعر به مولانا نسبت داده شده است. ما می خواهیم در این پست به این موضوع بپردازیم که آیا این شعر واقعا متعلق به مولاناست یا خیر. با ما همراه باشید.

 

متن شعر 

 

ﺯ ﺪﺭ ﺮﺳﺪ ﺭﻭﺯﻯ یک ﺴﺮ 

ﺑﻬﺘﺮﻦ ﺩﻨﻬﺎ ﻛﺪﺍﻡ ﺍﺳﺖ ﺍﻯ ﺪﺭ؟

 

ﻔﺖ ﻣﻦ ﺑﺎ ﺩﻦ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﻫ ﻛﺎﺭ 

ﺶ ﻣﻦ ﺩن ها ﻧﺪﺍﺭﻧﺪ ﺍﻋﺘﺒﺎﺭ

 

ﻮﻧﻜﻪ آوردیم ﻫﺮ ﺩﻦ ﺟﺪﺪ 

اﺧﺘﻼﻑ ﺑﺸﺘﺮ ﺁﻣﺪ ﺪﺪ …

 

ﻛﻨﻪ ﻫﺎ ﻭ ﺩﺷﻤﻨﻰ ﺑﺴﺎﺭ ﺷﺪ 

ﺟﻨﻬﺎﻯ ﻣﺬﻫﺒﻰ ﺗﻜﺮﺍﺭ ﺷﺪ …

 

ﺧﻮﻥ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﺨﺖ ﺑﺮ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻦ 

ﺑارﻫﺎ ﻭ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺑﺎ ﻧﺎﻡ ﺩﻦ ،،،

 

ﻧﻪ ﻣﺴﻠﻤﺎﻧﻢ ﻧﻪ ﺗﺮﺳﺎ ﻧﻪ ﺟﻬﻮﺩ 

ﺳﺮ ﺑﻪ ﺣﻜﻢ ﻋﻘﻞ ﻣﻰ ﺁﺭﻡ ﻓﺮﻭﺩ

 

ﻋﻘﻞ ﻣﻮﺪ ﻛﻪ عیش دیگران 

ﻫﺴﺖ ﺩﺭ ﻫﻤﺰﺴﺘﻰ ﺑﺎ ﺩﺮﺍﻥ !

 

ﺩﻦ ﻭﻟﻰ ﻮﺪ ﻛﻪ ﺧﻮﻥ ﻛﺎﻓﺮﺍﻥ 

ﺮ ﺑﺮﺰﻯ ﺍﺟﺮ ﺩﺍﺭﻯ ﺑﻜﺮﺍﻥ !!!

 

ﺩﺮ ﺍﻧﺪﺸﺎﻥ ﻫﻢ ﺁﺧﺮ ﺁﺩﻣﻨﺪ 

ﺩﻦ ﺮﺍ ﻮﺪ ﻛﻪ ﻣﻬﺪﻭﺭ ﺍﻟﺪﻡ ﺍﻧﺪ؟

 

ﻣﻦ ﺑﺪﻦ ﻋﻠﺖ ﻧﺪﺍﺭﻡ ﺩﻦ ﻭ ﻛﺶ 

ﺗﺎ ﻧﺮﺰﻡ ﺧﻮﻥ ﻫﻤﻨﻮﻋﺎﻥ ﺧﻮﺶ ،،،

 

ﺗﻮ ﻫﻢ ﺍﻯ ﻓﺮﺯﻧﺪ ﺗﻨﻬﺎ ﺍﺯ ﺧﺮﺩ” 

ﺮﻭﻯ ﻛﻦ ﺗﺎ ﺑﻪ ﻣﻨﻮﺖ ﺑﺮﺩ …

 

ﺑﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﻣﺮﺩﻡ ﺭﻭﻯ ﺯﻣﻦ 

ﺩﻭﺳﺘﻰ ﻛﻦ ﺑﻬﺘﺮﻦ ﺩﻦ ﺍﺳﺖ ﺍین

 

دلایل این که شاعر این شعر مولانا نیست

متاسفانه فضای مجازی پر از دروغ شده است و وسیله ای شده است تا عده ای شعر و شاعران را دستاویز اهداف مغرضانه خود قرار دهند. در زیر دلایل رد انتساب این شعر به مولانا آورده شده است. 

1. این شعر در هیچ کدام از کتابهای مولانا نیامده است. اگر کسی می داند منبعش کجاست به ما هم بگوید. 

این شعر در مثنوی معنوی آمده است یا دیوان شمس یا فیه ما فیه؟
پاسخ این‌است که هیچکدام.

۲.آیا برای شما باور پذیر است کسی که در مثنوی خود بارها نام قران را آورده است و داستان های زیادی را از پیامبران مختلف نقل کرده است چنین موضعی نسبت به دین داشته باشد؟ آیا کسی که می گوید:


قافله سالار ما فخر جهان مصطفاست


یا


از علی آموز اخلاص عمل


یا


کجایید ای شهیدان خدایی بلاجویان دشت کربلایی


می تواند این چنین بر علیه دین شعر بگوید؟ این شعر کاملا هدفمند دین را لبریز از خشونت و ضد وحدت نشان می دهد. 

۳.آیا کسی که در بیشتر حکایاتش نکات اخلاقی برآمده از دین را گوشزد می کند و معاد و توحید و نماز و مسئله اختیار را تعلیم‌می دهد می تواند چنین شعری گفته باشد؟ شخصی که در وصف روزه می گوید " چند روزی امتحان کن در صیام" می تواند بگوید "پیش من دین ها ندارند اعتبار"؟

۴.چگونه کسی که می گوید " پای استدلالیان چوبین بود" و بیشتر اشعارش حرف از عشق و دیوانگی است اینجا سخن از عقل می راند. جالب است که مولانا در ابیات بسیار زیادی انسان را به جنون دعوت می کند و می گوید که در بحث های علمی فایده چندانی وجود ندارد. 

حرف آخر: هر چیزی را باور نکنیم و سعی کنیم‌قبل از پذیرفتن هر چیزی کمی تحقیق کنی

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


طفیل هستی عشقند آدمی و پری          ارادتی بنما تا سعادتی ببری

در این بیت بسیار زیبا، حافظ از عشق سخن می راند که آدمی و پری طفیل هستی آن هستند. منظور از واژه "پری" در این بیت همان جن است. جن در قرآن پیش از انسان آفریده شده است و مانند انسان می تواند خوب یا بد  باشد. جنیان بد را شیاطین می گویند. 

حافظ می گوید که دلیل خلقت و هستی یافتن مخلوقات(چه اِنس و چه جن) عشق است. مخلوقات از منظر حافظ ریزه خوار عشق هستند و وجود آنها از عشق نشات می گیرد.

واژه طفیل به معنای ارتزاق کننده از دیگری می باشد. شاعر می گوید که ما وجود خود را مدیون عشق هستیم و اگر عشق نبود ما هم وجود نداشتیم. این عشق است که به ما حیات می بخشد.

در مصرع بعدی حافظ می گوید که شما برای رسیدن به سعادت باید ارادت خود را به این عشق نشان بدهید. شما باید نشان دهید که لیاقت این عشق را دارید و با رو کردن به عشق و نشان دادن ارادت خود به صاحب بارگاه عشق به سعادت ابدی برسید. هیچ کس در زندگی بدون آن که ارادتی به خداوند نشان ندهد و تلاشی نکند به سعادت نخواهد رسید. 

در آیه ای از قران گفته می شود که "لیس للانسان الا ما سعی" و این یعنی هیچ چیزی برای انسان نیست مگر با تلاش. حافظ هم در این بیت به این نکته اشاره کرده است که بدون ارادت داشتن، سعادت بردن ممکن است. 

این غزل در ابیات دیگر خود نکات بسیار زیبای بیشتری دارد که در پست های بعدی به آنها خواهیم پرداخت.

 

از نظرات شما خوشحال می شویم. 

 

کانال تلگرام ما : @quiz_of_poem


در اولین پست از این وبلاگ برای شما تفسیری از اولین بیت شعر مشهور حافظ را آورده ایم.

حتما همه شما بیت زیر را شنیده اید:

الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها               که عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکل ها

 

نکته:

قبل از شروع تفسیر این شعر باید نکته ای جالب را درباره این بیت بدانید. مصرع اول این بیت یعنی "الا یا ایها الساقی ادر کاسا و ناولها" توسط یزید بن معاویه(قاتل امام حسین) سروده شده است. شهید مطهری این موضوع را در یکی از کتابهای خودش ذکر کرده است. البته عده ای از افراد کارشناس می گویند که این مصرع سروده یزید بن معاویه نیست اما بهر حال این در نوع خود نکته جالبی است. 

تفسیر شعر حافظ

اما در تفسیر این بیت زیبا باید گفت که حافظ از ساقی می خواهد تا جام را پر کند تا با نوشیدن آن مشکلات راه عشق فراموش شود. کلمه " اَدِر" در اینجا به معنای چرخاندن است و کاس نیز به معنای جام است. حافظ به ساقی می گوید که جام را بچرخان و شراب عشق را به تشنگان بنوشان. "ناولها " به معنای نوشاندن است. 

در زمان های قدیم کسانی که اهل میگساری و مستی بوده اند دور هم جمع می شده اند و کنار هم می نشسته اند. در خیلی از موارد این دور هم نشستن به شکل دایره بوده است. به همین دلیل است که شما در اشعار شاعران بسیاری حلقه مستی، حلقه یاران و دیگر اصطلاحات را می بینید. ساقی که معمولا جوانی زیبارو بوده است کاسه شراب را پر می کرده است و به افراد می داده است. 

شاعر در مصرع اول از ساقی می خواهد تا جام شراب را بچرخاند و آن را به تشنگان بنوشاند.اما دلیل این کار چیست؟ در مصرع دوم نیاز به این شراب آورده شده است. حافظ می گوید دلیل نیاز به این شراب اینست که مشکلات را فراموش کنند. در واقع حافظ دارد می گوید که درست است در ابتدای راه به خاطر عشق فراوانی که در سینه انسان وجود دارد،پیمودن مسیر وصل آسان به نظر می رسد اما آرام آرام مشکلات راه عشق خودشان را نشان می دهند. 

حافظ در اشعار دیگر خود نیز به این موضوع اشاره کرده است که راه عشق و عرفان در ابتدا آسان به نظر می رسد ولی بعدتر دشواری های آن آشکار می شود.به بیت زیر توجه کنید:

 

چو عاشق می شدم گفتم که بردم گوهر مقصود          ندانستم که این دریا چه موج خون  فشان دارد

 

در این بیت هم حافظ دقیقا به این موضوع اشاره کرده است که راه عشق آرام آرام دشواری های خودش را نشان می  دهد. حافظ می گوید که "عشق" مسائل را در ابتدا آسان کرد اما "مشکلها" پدیدار شدند و برای تحمل این دردها نیاز به شراب "ساقی" دارد. 

 

تفسیر شعر حافظ

 

نتیجه گیری

 

در تفسیر این شعر حافظ باید گفت که حافظ از ساقی شراب می خواهد تا تحمل دردها و سختی های راه وصل برایش آسان شود.عشق در ابتدا راه وصل را آسان می کند اما سختی ها خواهند امد. 

 

کانال تلگرام ما : https://t.me/quiz_of_poem

 

خوشحال می شویم نظرات شما را بدانیم. با تشکر.

 

 

 


تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

کارتریج ایرانی ژوبین دیجی کتاب وکیل اصفهان یادواره شهدای شهر هفشجان محمدقربانی قمشی همه برای سلامتی شرکت کامپیوتری و کافی نت شهر رایانه Reality Life In IceGAME ِیادگاری ثبت ایده های ناب من